يكشنبه, ۲۶ دی ۱۴۰۰، ۰۱:۰۲ ب.ظ
دلخوشی1
امروز دیر از خواب پاشدم و عذاب وجدان داشتم.. میترسیدم نرسم برناممو تموم کنم:)
با ناراحتی بهش مسیج دادم.. میگف حتما خیلی خسته بودی و بهتر که خوابیدی:)
گفتم عذاب وجدان دارم.. خندید:))
گفتم نخند جدیم و اون تازه فهمید ناراحتم.
و همه تلاششو کرد بخندونتم.. میدونستم تا نخندم نمیذاره برم:)
الان یه ساعت گذشته.. یه کوچولو درسمو خوندم ولی همچنان لبخنده رو لبم هست:)
مگه میشه عاشقش نشد؟ وجودش برای انرژی گرفتن کافی:))❤️